درباره وبلاگ


خواندني هايي از زبان مردم -ديدني هاي روز و مطالب جالب
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

Alternative content


>

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 3300
بازدید کل : 42737
تعداد مطالب : 298
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

مطالب و ديدني هاي روز
مطالب زيبا




دلتنگتم

هر ثانیه از زندگیم به یاد تو می گذرد

ضربان قلبم را نمی شنوی

آرام و قرار ندارم

کاش بودنت واقعی بود

می دانم

می دانم که نمی توانم از خیال فراتر بروم  اما خیالی بودنت را دوست دارم

 



پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:دلتنگم, :: 8:45 ::  نويسنده : س.برج خانلو

نمی دانم چه مرگم شده

تنها نیستم ولی احساس تنهایی می کنم

می ترسم

شبها کابوس می بینم

بعد از مدتها باز احساس می کنم دوستت دارم

ولی دلم آرام نمی گیرد

شاید بی اعتماد شایدم ....



یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:شاید, :: 7:38 ::  نويسنده : س.برج خانلو

کاش می دانست با رفتنش شکستم

کاش می دانست هنوز به یادش هستم

آری همیشه به تو فکر می کردم . با دیر آمدنت به هم می ریختم . هر ثانیه بی تو غمگین بودم

با دوستانم به من خوش نمی گذشت

همه شیرینی ها بدون تو تلخ بود

بعد رفتنت سوختم و خاکسترم را وقتی به باد دادی که همه دقایقم را به تمسخر گرفتی.

آه

آه می کشم که چرا هنوزم دوست دارم




پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:کاش, :: 13:52 ::  نويسنده : س.برج خانلو

بعضی وقتها دلم می خواد زمان به عقب برگرده

دلم می خواد بگم خداحافظی نمی کنم ولی باهات قهرم

اشکهامو نشونت بدم ببینی رفتنم از دوست داشتنه نه دلسردی

کاش خیانت نمی کردی یا حداقل من نمی فهمیدم

کاش حرفهایی که پشت سرم میزدی می دانستی می شنوم

اه کشیدن دیگر فایده ندارد

 

 



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:خیانت, :: 11:47 ::  نويسنده : س.برج خانلو

پدر و مادرم چند سال زحمت کشیدن من  درس خوندم و با هزار امید و آرزو رفتم سربازی تااینکه برگردم و برم سر کار و به امید خدا تشکیل خانواده بدم .

وقتی از سربازی برگشتم با کوه بزرگ بیکاری روبه رو شدم .ماه ها دنبال کار گشتم .تا بالاخره تو یه شرکت با معرفی برادرم کار پیدا کردم .(بیچاره اونهایی که پارتی ندارن ).

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:, :: 17:12 ::  نويسنده : س.برج خانلو


من زنم

صبح ساعت ۴:۴۵ دقیقه از خواب پا می شم تا بچه شیر بدم و آماده بشم و به سر کار برم . آخه من ساعت ۵:۲۰ دقیقه باید سر ایستگاه باشم .می رم سر کار و ساعت ۱۵:۳۰ می رسم تا چه شیر بدم و نفسی تازه کنم  به خونه برسم می شه ساعت ۴:۴۵ تازه این ساعت برای زمانییکه بابام منو برسونه اگه خودم بیام یک ساعت بیشتر طول می کشه .وقتی می رسم لباسای آرتین و در بیارم اگه بخوابه ُبخوابونمش اگر نخوابه وایسم باهاش بازی کنم . معمولا احسان ساعت ۶:۳۵ می یاد .بچه رو نگه می داره تا من شام درست کنم یه سریالی نگاه کنیم و شام بخوریم می شه ساعت ۲۲ ساعتی که اصولا من باید بخوابم ولی درخواستهای بچم و شوهرم و اقوام و مادر شوهر و....... ساعت ۲۳.۳۰ وای که چقدر خوابم می یاد . ....................

بازم ساعت ۴:۴۵ ....................

کسری خواب ................

وای تو چه قدر عصبی هستی . وا چرا اصلا نمی خندی ...........چرا ؟............................چرا ...........................

من زنم . 

 

 



پنج شنبه 3 مرداد 1390برچسب:, :: 17:10 ::  نويسنده : س.برج خانلو

پشت سر ديگران حرف نزن؟

 

خيلي سخته با هزار جون کندن بياي کار پيدا کني و سرتو بندازي پايين کارتو انجام بدي تو کارت موفق بشي اونوقت بعضي افراد از روي حسادت بيان پشت سرت حرف بزنن.

 

 

بغضي سنگين تو  گلومه .

 

 

 خيلي نمي تونن پيشرفت ديگران و ببينن براي جبران حسادت هاشون مي يان ديگرانو از بالا به پايين مي کشن تا اونا رو در سطح خودشون نگه دارن .

 

 

پشت سر ديگران حرف مي زنن تا مبادا همه بفهمن عيبي دارن سر ديگران و به حرفاي بيهودهگرم مي کنن تا اونا هواسشون به کم کاريا شون نيفته .

 

 

ولي خدا رو شکر ماه هيچ وقت پشت ابر نمي مونه.

 

 

 



پنج شنبه 17 دی 1389برچسب:غيبت,حسادت,حرف زدن پشت سر ديگران, :: 16:59 ::  نويسنده : س.برج خانلو

صفحه قبل 1 صفحه بعد